ازان بالا یک سیب می افتد روی سرم .سرم را بالا میگیرم اسمان را کشف می کنم و یک عالمه سیب که تا اخر دنیا طعمشان زیر دندانم می ماند!
.
.
.
حالا می فهمم نیوتن چه نبوغی داشت!
--------
پ.ن: این چیزی که اینجا مینویسم هیچ ربطی به طرح بالا ندارد .دوباره یک سوالی برایم پیش امده که قلمبه شده روی دلم! گویا جمعه شب ها یک سریال پلیسی از شبکه یک (البته مطمئن نیستم) پخش میشه بنام دایره تردید.من این سریال رو دنبال نمی کنم .دیشب بر حسب تصادف وقتی داشتم کانال ها رو عوض می کردم این سریال رو دیدم . در ان قسمتی که من دیدم پلیس جنازه یک زن را در بیابانهای شمال تهران پیدا کرده بود .جمله جالبی که بازیگر نقش کارگاه گفت این بود:زنه خیابونی نبوده چون در کیفش لوازم ارایش و ادکلن نیست و چادر سیاه هم سرش بوده!
چه تحلیل جالبی نه؟ سوال من اینه ایا از نظر اقای فیلمنامه نویس و یا اونای که دست اندکار این فیلم بوده اند و(!؟) اگر زنی تو کیفش ادکلن و لوازم ارایش باشه و چادر هم سرش نباشه خیابونیه؟!
دیگه چی بگم . بعد هی بگیم باید رسانه های ملی فرهنگ سازی کنن .بابا اونا کار خودشونو خوب بلدن این هم یه نمونه اش!